ه امید روزیکه نیکی و آزاده گی پیشگام شوند، وخرد چراغدار راهمان به سوی "ناپیدا" گردد... در اندیشه ایم...
خواننده گرامی
این تارنما ویژه ی گفتنی ها ونگفته های درباره ی کشور افغانستان است. برگزیدن نام خراسان زمین برای این تارنما از آنروست که نام کشور کنونی افغانستان، البته نه با مرز های امروزی، از دوران شاهان هپتالی یا یفتالی در سده پنجم ترسایی که خود را خراسان خوتای یا خراسان خدای مینامیدند، تا سد و چند سالی پیش یا نیمه ی دوم سده ی نزدهم ترسایی، خراسان (سرزمین خورشید یا آفتاب برامد) بوده است. پیش ازآن، به گفته ی تاریخ نویسان، تنها برخی از استانهای جنوبی وجنوب-خاوری کشور که بیشتر باشنده گان آنها را برادران پشتون مان دربر میگرفتند، افغانستان نامیده میشدند وواژه های اوغان یا افغان تنها برای برادران پشتون بکار برده میشدند. جای گفتن دارد که بخش بزرگ استانهای یاد شده امروز در خاک پاکستان میباشند. باید یادآور شد که در آغاز تنها ابدالی ها را افغان مینامیدند؛ غلزایی ها به نام خلج یاد میشدند. ولی با گذشت زمان واژه ی خلج از زبان افتاد و نام افغان همه شهروندان پشتون کشور را در بر گرفت. همین گونه مردمان تبارهای دیگر که نزدیک به شست و چند در سد یا دو سومِ مردم افغانستان را در بر میگیرند، تا همین اکنون نیز هممیهنان پشتون مان را اوغان یا افغان می نامند و خودشان را با نام های تباری شان چون تاجک، هزاره ، ازبک و... یاد میکنند. برخی هم خود را افغانستانی یا خراسانی میگویند، و واژه های آریایی و باختری نیز گاه گاهی به کار برده میشوند. برنامه ی گذاشتن نام افغانستان بر سرزمین خراسان، در دوره ی شاه شجاع (١٢١٨-١٢٢١) به خواست انگلیسها آغاز گردید و سرانجام در دوره ی امیر عبدالرحمن (١٢٥٩-١٢٨٠) به کامیابی رسید. از آنگاه بدینسو مردم این خاک، از هر نژاد و تبار و کیشی که باشند، با پیامد های تلخ و دردناک این کار نادرست دست در گریبانند! سخن کوتاه، کشوری را که ماامروز بنام افغانستان میشناسیم، سرزمینی بوده است با درازا و پهنای خیلی بیشتری که دست کم از سده ی پنجم تا سده ی نزدهم بنام خراسان یاد میشده است و فرمانروایانش تا نیمه ی دوم سده ی نزدهم خود را امیر خراسان می دانسته اند که مهرها و سکه های شان برین گفته گواهی می دهند. پیش ازآن این خاک بنام های آریـانـا (سرزمین آریاییان) و باختر نیز یاد شده است. همچنان جنگهای ویرانگر تباری-نژادی سه دهه ی پسین که پیامد خونین سیاستهای برتری جویانه و نادرست فرمانروایان یکی دو سده ی گذشته -بویژه از دوره ی امیر عبدالرحمن بدینسو- بودند، به همگان مانند آفتاب روشن ساخته اند که واژه ی اوغان یا افغان، که نام افغانستان ازان ریشه میگیرد، نه تنها نمیتواند برای ما ملت بسازد بلکه رهگیر بزرگ راهمان برای ملت شدن هم هست. پس ما هم نام خراسان را با همین آرمان بکار میبریم که شاید در پرتو آن روزی دوباره ملت شویم! و به این باوریم که راه دیگری هم نداریم. چون درپهلوی تاریخ پربارش این نام، برخلاف واژه ی افغانستان، تنها از یک گروه از باشندگانش نمایندگی نمیکند و هم از نام گروه و نژادی ریشه نمیگیرد. خراسان میتواند مانند گذشته همه را یکسان در بر گیرد؛ تاجک را، افغان را، ترک را، هزاره را و نیز نورستانی و بلوچ و دیگرانرا. به ویژه درین هنگامیکه تن میهن ما از زخم جنگهای سالهای پسین هنوز خونچکان است، به هر چیزیکه بتواند برآن کوچکترین مرهمی هم بگذارد نیازداریم. و چی کاری میتواند درین راستا بهتر از بهره گیری از تاریخ بزرگ و شایان میهن خودمان باشد. در بخش تاریخ، دراین باره نبشته های بیشتری را در دسترستان خواهیم گذاشت.
درفشی را که در بالا مینگرید، نخستین درفش کشورمان با رنگهای سیاه و سرخ و سبز است که پس از پیروزی مردم مان در مبارزه برای نگهداشت آزادی میهن در سال ١٩١٩ ، در دهه ی بیستِ سده ی گذشته روی کار آمد. این پرچم نمایانگر آزادمنشی، رادمردی وسربلندی مردم مان است و میشود گفت که درفش یکی از دوره های کوتاه آزادگی و ناوابستگی میهن مان در سده های پسین میباشد. درنشان آن نماهای کوه هندو کش و خورشید دیده میشوند که هردو نشانه های از سرزمین خراسانند.
آرمان این تارنما گردآوری و پخش آگاهی است در باره ی کشور و مردم مان، اگرچه ناچیزهم باشد. برای همین آنرا به دوزبان مینویسیم تا در پهلوی هم میهنان و همزبانان مان، دیگرانیکه خواستار آگاهی در بارهء خراسان زمین باشند نیز بتوانند ازآن سود ناچیزی ببرند. کوشش داریم تا درینجا نبشته های را که در باره میهن و مردم مان گفتنی های ارزشمندی دارند، چی از نویسندگان خودمان باشند وچی برونمرزی ، گردهم آوریم تا باشد که این تارنماه روزی شایسته ی کوتاه درنگی از خوانندگانش گردد. گاهی هم برای ارزش برخی از نبشته ها، به اندازه ی توان مان، آنهارا از یک زبان به زبان دیگر برگردان می نماییم.
سخن کوتاه، دست اندرکاران این تارنما آرزومند اند که کارشان باریکراهی به گوشه ای از دل شما خواننده ی گرامی بیابد و اندکی از پسند تانرا برانگیزد؛ تاباشد که با همکاری پرارزش نوشتاری تان، درهربخشیکه خواسته باشید، در بارور ساختن آن مارا یاری رسانید.ا سپاس فراوان
--
:: بازدید از این مطلب : 64
|
امتیاز مطلب :
|
تعداد امتیازدهندگان :
|
مجموع امتیاز :